سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیریت خطر و ریزش کوه در جاده

 

در طول عمر، هر وقت تابلو خطر ریزش کوه را در جاده‌های کوهستانی می‌بینم، فکر می‌کنم که معنای این تابلو چیست؟

تابلو می‌گوید احتمال سقوط بهمن و یا صخره‌ای بزرگ و یا سنگ ریزه هایی کوچک در چند صدمتری شما است، خب چه باید کرد؟ مسافر و راننده باید چه کنند؟ بایستند و راه آمده را برگردند؟ یا پا را روی پدال بیشتر بفشارند؟ و یا آهسته‌تر و بی‌صدا از گردنه‌ها عبور کنند؟ اصلاً این تابلو باشد یا نباشد چه فرقی می‌کند؟

به نظر من این تابلو در میان علائم راهنمایی و رانندگی خیلی بی‌ربط است، یا حداقل رانندگان هیچ کاری در مقابل این‌گونه

علائم راهنمایی و رانندگی از دست‌شان برنمی‌آید، مسئول این علائم مردم نیستند، وزارت راه است، به‌جای نصب این تابلوها باید جاده‌ها را ایمن کنند،کوه را بتراشند، حفاظ نصب کنند، سقف بزنند، تونل ایجاد نمایند، نه آنکه شصت هفتادسال از ایجاد فلان جاده کوهستانی بگذرد و همچنان تابلو راهنمایی و رانندگی سرافراز باقی‌مانده باشد که در پشت این گردنه، احتمال سقوط سنگ و صخره و برف و بهمن است. خب چکار کنیم؟

گاهی فکر می‌کنم همین جاده چالوس و هراز خودمان را اگر در این 40 سالی که گذشت ، روزی 10 متر درست می‌کردند، امروز کار تعمیرات آن به پایان رسیده بود و حداقل 150 کیلومتر جاده عریض و چند بانده داشتیم، این جاده‌های کوهستانی را باید فقط با بولدوزر و دینامیت کمی عریض‌تر کرد، این ساده‌ترین شکلی است که مردم از وزارت راه انتظار دارند، همین امروز هم دیر نیست، می‌توان در یک طرح جهادی و در راستای اقتصاد مقاومتی... امداد خودرو جلفا

با بسیج بولدوزر و کامیون و دینامیت و عقل چند مهندس جوان، از تلف شدن میلیون‌ها ساعت وقت مردم و هدر رفتن میلیون‌ها لیتر بنزین در ترافیک این جاده‌ها جلوگیری کرد، هراز و چالوس با حداقل امکانات در 70 سال قبل و برای تعداد محدودی اتومبیل ساخته شد و باعث شرمندگی ده‌ها دولتی است که در این سال‌ها آمده و رفته‌اند و هنوز یک تونل جدید یا جاده جدید نساخته‌اند، داستان بزرگراه شمال یا همین ادامه بزرگراه همت یا عریض کردن چند کیلومتر اتوبان کرج، که هرکدام آینه عبرت است، طرح‌های بهتر و ساخت بزرگراه هم پیشکش وزارت راه بماند.

این وزارت راه که در کار خودش هم سالهاست مانده بود، حالا شهرسازی هم در کنارش قرارگرفته است و حتماً می‌خواست در دولت معجزه، معجزه‌ای بکند، هرچند از زمان ادغام هم چند دولت آمدورفت و نتیجه‌ای هنوز دیده نشده است، داستان شهرسازی و مسکن مهر و موارد دیگر هم که خودش یک رمان است و صدها مقاله می‌طلبد.

بعد از جنگ جهانی دوم، آلمان برای دو سال همه بودجه مملکت را به وزارت راه سپرد، تنها پول و خزانه دولت نبود که به این وزارتخانه سپرده شد ، بسیاری از پروژه‌ها و حتی گویا مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل و کارکنان مازاد اکثر وزارتخانه‌ها به وزارت راه مامور شدند تا در یک اقدام انقلابی همه جاده‌های آلمان بازسازی و نوسازی شوند، جاده‌سازی مهم‌ترین دستور کار دولت آلمان شد، با این اعتقاد که جاده‌ها رگ‌های بدن کشور هستند، جاده‌های اصلی شریان‌های حیاتی جامعه به شمار می‌روند، سرخرگ‌ها و سیاهرگ‌ها بزرگراه‌های جریان ساز اقتصادی و اجتماعی و سیاسی خواهند بود، شهرهای بزرگ باید با اتوبان و قطار به هم وصل شوند، همه نقاط بدن کشور به جریان خون نیاز دارند، جاده‌های کوچک و بزرگ بر اساس نیاز مویرگی به حیات اقتصادی کشور کمک می‌کنند، شبکه جاده‌ای یعنی پویایی اقتصاد، یعنی صرفه‌جویی در سوخت و بنزین و گازوئیل، یعنی آمدن توریست و رونق گردشگری، یعنی ارتباطات آسان برای مردم، یعنی جلوگیری از سیل مهاجرت به شهرهای بزرگ، یعنی حفظ محیط‌زیست یک کشور، یعنی کشته نشدن مردم در جاده‌ها، یعنی جلوگیری از تصادفات و هدر نرفتن جان و مال شهروندان، یعنی سرازیر شدن ثروت به جیب مردم، یعنی صدها تعریف دیگر.

جاده‌سازی مهم‌ترین وظیفه دولت‌هاست که 40 سال از آن غفلت شده است، اعلام و افتتاح هر از چندی، یک بزرگراه نشانه کار و تلاش و خدمت کردن نیست، این سرزمین بیش از این حرف‌ها ثروت و دانش داشته است، مشکل ما همیشه مدیریتی است، امیدوارم در دولت تدبیر و امید، جناب رئیس‌جمهور ارجمند فکری کنند. این چهار سال هم می‌گذرد، آقای روحانی بگذارید تحول در جاده‌های کشور را به نام شما ثبت کنند.

بر اساس آمار ناجا، سالی حدود24 هزار نفر در جاده‌های کشور می‌میرند، میلیون‌ها لیتر بنزین، این سرمایه ملی که دود می‌شود، وقتی‌که می‌گویند طلاست به هدر می‌رود، مردم در ترافیک‌ها بیمار و عصبی می‌شوند، اقتصاد کند است، محصولات به‌موقع جابجا نمی‌شوند، کشاورزی ضرر می‌کند و ده‌ها نکته مهم دیگر که خود بهتر می‌دانید.

من هیچ مسئولی را در وزارت راه از نزدیک نمی‌شناسم، اما همین چند روز قبل وزیر محترم راه از مشکلات و کمبودهای شبکه ریلی بنادر گفته بود و صدای اعتراضش برخاسته بود، ظاهراً یکی هم نبوده که به ایشان به‌عنوان بالاترین مسئول و متولی

شبکه ریلی و جاده‌ای بگوید شما به چه کسی اعتراض می‌کنید، اصلاً مگر دولتمردان خودشان حق اعتراض دارند؟ همه‌چیز که دست شماست، تعیین معاونین و مدیران و تخصیص بودجه و غیره که به عهده شما عالیجنابان است، برای چه اعتراض می‌کنید، کمی فکر کنید و کمی کارکنید، همین و بس.